به گزارش مشرق، با وجود بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، در طول این جنگ به ضربات و خسارت جبران ناپذیری بر پیکره میهن و ملت ما وارد آمد. ورود بیمحابای قوای بیگانه و نیروهای متخاصم به خاک ایران در فقدان یک دولت قوی و متمرکز و دارایی سامانه اداری کارآمد، هرج و مرج و ناامنی و پراکندگی و بیثباتی را دامن زده و به تشدید ضعف دولت مرکزی و ضخامت حال و وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران انجامید. در نتیجه ایران بیطرف که با هیچ کشوری در جنگ نبود، تقریباً به اندازه یک کشور در حال جنگ خسارات و خرابی تحمل کرد.
در میان آن همه نابسامانی و بدبختی، بروز قحطی بزرگ و فراگیر در ایران مزید بر علت شد. قحطیای که علاوه بر خشکسالی چند ساله، حضور نیروهای بیگانه - به ویژه قوای انگلیس - در تشدید آن مؤثر و بلکه از علل اصلی آن بود؛ در نتیجه آن شمار زیادی از مردم ایران، در ابعادی باورنکردنی به ورطه مرگی هولناک افتادند.
کتاب «قحطی بزرگ» بازبینی و تکمیل شده کتاب نخست «محمدقلی مجد» درباره قحطی بزرگ ۱۹۱۹_۱۹۱۷ است که در ۲۰۰۳ منتشر شد.
***
اشغال شمال ایران به دست انگلیس
قرار بود ایران که از چنگال خرش روسیه رها شده بود، در کام شیر بریتانیا بلیعیده شود. حتی پیش از خروج روسها، انگلیسیها اشغال مناطقی را که قبلاً در اختیار روسیه بود آغاز کرده بودند. در اوایل ژانویه ۱۹۱۸، نیروهای انگلیسی از خانقین عراق راه افتادند تا قصر شرین را اشغال کنند.
این، آغاز اشغال نیمه شمالی کشور بود. در ۱۱ مارس ۱۹۱۸، انگلیسیها رسماً دولت ایران را از قصد خود برای اشغال نیمه شمالی کشور آگاه کردند. اما مقدمات تهاجم به شمال ایران دست کم از ژوئن ۱۹۱۷ در حال آماده شدن بود انگلیسیها در پی پیروزیهای خود در بهار ۱۹۱۷ و تسخیر بغداد، توجه و توان خود را متوجه فلسطین کردند.
پس از تسخیر بیتالمقدس در ۹ دسامبر ۱۹۱۷، انگلیسیها بار دیگر آماده پیشرفت به سوی ایران شدند. همان طور که گفته شد، قصر شیرین در ژانویه ۱۹۱۸ اشغال شد و در اوایل فوریه ۱۹۱۸، انگلیسیها بار دیگر آماده پشرفت به سوی ایران شدند. همان طور که گفته شد، قصر شیرین در ژانویه ۱۹۱۸ اشغال شد و در اوایل فوریه ۱۹۱۸، انگلیسیها کرمانشاه را اشغال کردند.
اندکی بعد، انگلیسیها همدان را که ستاد آنها ایران بود و سپس قزوین را اشغال کردند و پیش از پیشروی به سوی خزر قدری در آن توقیف کردند. بیست و سه سال بعد، در اوت ۱۹۴۱، انگلیسیها همین مسیر را در تهاجم خود به ایران پی گرفتند. در اوت ۱۹۴۱ در مجلس بریتانیا، از این که نیروهای ژنرال ویول همان مسیر ژنرال دنسترویل را در ۱۹۱۸ طی کردند، بسیار تحسین شد و از آن به نیکی یاد کردند.
در شرق ایران، در پی خروج روسیه از خراسان، انگلیسیها پیشروی کردند و مشهد را در ۳ مارس ۱۹۱۸ اشغال کردند و به سرعت راهی مرز روسیه شدند. در اواخر مارس ۱۹۱۸، در پاسخ به تهاجم انگلیسیها به غرب ایران، عثمانی به آذربایجان نیرو اعزام کرد و ساوجبلاغ و اشنوا را اشغال کرد. در همین حال، در آوریل ۱۹۱۸، پیرو همان سیاست «تنبیه» ایلات فارس، انگلیسیها به کردهای سنجابی در غرب ایران حمله کردند بسیاری را بیرحمانه کشتند، حیواناتشان را ضبط و محصولاتشان را نابود کردند.
آن طور که در بایگانیها ثبت شده است، در ۱۱ آوریل ۱۹۱۸، در یک حادثه زشت اشتثنایی، هواپیماهای انگلیسی مناطی ایل نشین را بمباران کردند. زنان و کودکان وحشتزده که هواپیما ندیده بودند، در رودخانه زمخان در آن نزدیکی که به خاطر آن شدن برفها جریان زیادی داشت، «پناه» گرفتند. حدود ۵۰۰ نفر غرق شدند. همان طور که اشاره شد، در ۱۶ آوریل ۱۹۱۸، شبه نظامیان مسیحی، ترکها را شکست سختی دادند و آنها مجبور شدند از ساوجبلاغ و اشنو عقب نشینند.
در می ۱۹۱۸، انگلیسیها ستاد خود را از همدان به قزوین انتقال دادند تا برای حمله به جنگلیهای گیلان آماده شوند. در اواخر می ۱۹۱۸، ترکها تلاش کردند ارومیه را اشغال کنند، اما شبه نظامیان مسیحی که ایرانیان نتوانسته بودند خلع سلاحشان کنند، آنها را شکست دادند. در ۷ ژوئن ۱۹۱۸، ارتش عثمانی تبریز را اشغال کرد. تا آن زمان برای پیشروی به سمت شرق اقدامی نکرده بود. در ۱۱ ژوئن ۱۹۱۸، انگلیسیها جنگلیها را در منجیل شکست دادند و راه خزر را گشودند و اندکی بعد رشت و انزلی را هم اشغال کردند.
برای رشد کردن پیشروی ترکها و به طور مشخص، ممانعت از کمک ترکها به جنگلی ها، انگلیسیها به سرعت به زنجان و میانه نیرو اعزام کردند. ناتوانی ترکها برای کمک کردن به جنگلیها فاجعه به بار آورد. در ۲۰ ژوئیه ۱۹۱۸، جنگلیها به رشت حمله کردند و در تلاشی ناموفق برای برون کردن انگلیسیها، تلفات سنگینی دادند. بعد از این شکست سنگین، آنها با انگلیسیها صلح کردند، این «صلح» عمر چندانی نداشت.
در همین زمان، نزاع فرقهای در ارومیه میان مسلمانان و مسیحیان شدت گرفت. مسیحیان مواضع خود را حفظ کردند و با موفقیت در مقابل ترکها از خود دفاع کردند. در اواسط ژوئیه، با تمام شدن مهمات و آذوقه، موضع شبه نظامیان مسیحی رو به تضعیف گذاشت. اندکی بعد جمعیت مسیحی ارومیه، شهر را به قصد پیوستن به انگلیسیها در همدان ترک گفتند.
ترکها ارومیه را در ۲۷ ژوئیه ۱۹۱۸ اشغال کردند. گفته میشود مهاجران مسیحی حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر بودهاند که در بحران آذربایجان شرکت داشتند. پناهندگان یاد شده، بسیاری از روستاهای مسیر را غارت و ساکنان آنها را قصابی کردند. در مقام انتقام ساکنان مسلمان نیز به ستون بیپایان پناهندگان حمله برده و بسیاری را کشتند. تا سپتامبر ۱۹۱۸، حدود ۳۰ هزار مسیحی به همدان رسیدند اکثر آنها سفرشان را ناتمام گذاشته و به ارومیه بازگشته بودند، حدود ۵ هزار نفر هم در راه مردند.
در ۱۶ اوت ۱۹۱۸، انگلیسیها باکو را اشغال کردند. در اوایل سپتامبر ۱۹۱۸، ترکها از تبریز به سمت میانه پیشروی کردند. در یک درگیری در نزدیکی میانه در ۷ سپتامبر ۱۹۱۸، انگلیسیها عقب نشینی کردند و ترکها میانه را اشغال کردند انگلیسیها بلافاصله قوای بیشتری به زنجان اعزام داشتند تا در برابر پیشروی ترکها مقاومت کنند. در سه هفته بعد درگیریهای کوچک به طور متناوب میان میانه و زنجان ادامه داشت.
در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۸، انگلیسیها در آستانه حمله سنگین ترکها از باکو خارج شدند و به انزلی که نخست از آن جا عازم باکو شده بودند بازگشتند. این یکی از آخرین موفقیتهای ترکها در جنگ بود با خروج از باکو، قوای انگلیسی در شمال ایران که به نام فرمانده شان ژنرال دنسترویل، به دنسترفورس مشهور شده بودند. سازماندهی مجدد شده و به نورپرفورس (کوتاه شده عبارت انگلیسی نیروی شمال ایران) تغییر نام دادند. این تغییر نام نشانه میل انگلیس برای تداوم اشغال شمال ایران همانند جنوب ایران بود.
در سپتامبر ۱۹۱۸، انگلیسیها حمله نهایی خود را به سوریه آغاز کردند و پیروزی سرنوشتسازی در ۲۱ سپتامبر ۱۹۱۸ به دست آوردند و دمشق را در ۱ اکتبر ۱۹۱۸ تصرف کردند. در آن زمان روشن شده بود که ترکها دیگر قادر به ادامه جنگ نیستند و به صلح تن خواهند داد. اما انگلیسیها مشتاق بودند پیش از برقراری آتش بس، بخش بیشتری از خاک عراق، از جمله شهر موصل را تصرف کنند. انگلیسیها آخرین حمله خود را در عراق در اواخر اکتبر ۱۹۱۸ آغاز کردند و باقی مانده ارتش خسته عثمانی را در نبرد شرقات در ساحل دجله در ۲۹ اکبر ۱۹۱۸، شکست دادند.
این آخرین کشتار بزرگ ترکها در عراق بود. روز بعد، قوای عثمانی رسماً تسلیم انگلیسیها شدند و آتش بس برای اجرا از ظهر روز ۳۱ اکتبر ۱۹۱۸ امضا شد. اما با وجود آتش بس، انگلیسیها به پیشروی ادامه دادند و موصل را در ۳ نوامبر ۱۹۱۸ اشغال کردند. ترکها پس از شکست در سوریه و شمال عراق، به سرعت از ایران خارج شدند. تبریز در ۲۵ اکببر ۱۹۱۸ تخلیه شد و تا پایان ۱۹۱۸، همه قوای ترک از ایران خارج شده بودند.
تا پایان جنگ جهانی اول، تنها قوای انگلیسی در خاک ایران و بقیه خاور نزدیک باقی ماندند.